loading...
rsh-school
اولین بازی انلاین اتوموبیل رانی

پيشگويي‏های نوستراداموس:


پيشگويي‏هايي در مورد ژنرال فرانكو (ديكتاتور نظامي اسپانيا)

از بارزترين پيشگويي‏هاي نوسترآداموس دربارة قرن بيستم، حوادث مربوط به اسپانيا، خصوصن دوران نهضت مردمي اين كشور مي‏‎باشد و در اين ميان نقش ژنرال فرانكو به شكلي ملموس قابل رويت است. نوسترآداموس توجه خاصي به كشورهاي ايتاليا، فرانسه و اسپانيا داشت، چرا كاتوليكي بسيار متعصب بود.

« افسري از دورترين نقطة اسپانيان مي‏آيد.
او در آينده‎اي نزديك، به سمت مرزهاي اروپا خواهد رفت.
در يك چشم بر هم زدن، دامنهء ناآرامي‏ها به درياچهء لايپزيك كشيده مي‎شود.
انقلابيون به وسيلهء سپاه بزرگ او شكست خواهند خورد. »

« به زودي فرانكو از مجمع حكومتي در كاستيل (Castile) بيرون مي‏آيد.
نمايندهء برگزيده‏اي نخواهد پذيرفت و باعث تشتت و چندپارگي مي‏شود.
كساني كه با دي ريورا بودند، اين بار به فرانكو ملحق مي‎شوند.
آنها از ورود به عرصهء رنج و سختي خودداري خواهند كرد. »

این پیشگویی نیز بسیار جالب است، زیرا در آن به نام دو ژنرال اسپانیایی یعنی فرانکو و دی ریورا اشاره می کند.

مجمع حکومتی که نوسترآداموس به آن اشاره کرده است، عملن با حضور تعدادی از ژنرالهای اسپانیایی از جمله فرانکو منعقد گشت. هرچند که فرانکو در این مجمع، ریاست جلسات را برعهده نداشت اما شرائط در این جلسات به نحوی به وقوع پیوست که باعث شد فرانکو به حکمرانی برسد. محل برگزاری این مجمع در شهر برگوس (Burgos) واقع در منطقهء کاستیل بود. (اسپانیا هم در قدیم کاستیل خوانده می شد)

دی ریورا (پرایمو دی ریورا) ژنرال اسپانیایی می باشد که کودتای نظامی سال ۱۹۲۳ را رهبری کرد.

در آخرین سطر رباعی فوق نیز به بی طرفی اسپانیا در جنگ جهانی دوم اشاره شده است. این بی طرفی نیز بسیار جالب است، زیرا متحدین (آلمان و ایتالیا) در خلال جنگهای داخلی اسپانیا با ارائهء کمکهای مالی، انسانی و تسلیحاتی، همواره در کنار ژنرال فرانکو بودند و مقدمات به قدرت رسیدن او را فراهم کرده بودند؛ با این حال فرانکو در طول جنگ، بی طرفی اسپانیا را حفظ نمود.



ژنرال فرانكو (ديكتاتور نظامي اسپانيا)

______________________________________________________________________________
پیشگویی‏هایی در مورد جنگ جهانی دوم

« اهالی سیمبری (Cimbri) با همسایگان خویش پیمان مشترک می بندند.
آنها به اسپانیا خواهند آمد و باعث ویرانی خواهند شد.
مردم متحد نواحی گویان (Guyenne) و لیموزین (Limousin) گروههایی منسجم را به وجود می آورند.
آنها عرصه را بر دشمن تنگ می کنند. »

ساکنین سیمبری از قبائل ژرمن بودند که در دامنهء راست رشته کوههای آلپ زندگی می کردند و اجداد مردم آلمان می باشند.

منظور از همسایگان، کشورهای ایتالیا و آلمان می باشند که ورود این دو هم پیمان به اسپانیا و ویرانی آن، اشاره به جنگهای داخلی اسپانیا می باشد؛ زیرا در آن درگیری های خونین، آلمان و ایتالیا، کمکهای فراوانی را در اختیار ژنرال فرانکو (حاکم نظامی اسپانیا) قرار دادند.

مردم متحد نیز ساکنین سواحل نرماندی در شمال غربی فرانسه هستند که متفقین از آن نقطه وارد خاک فرانسه شدند. از طرفی آلمان نازی، نیروهای احتیاط خود را از منطقهء تولوز فراخواند تا برای نبرد با نیروهای متفقین به نرماندی اعزام شوند. اما دو گردان از نیروهای چریکی فرانسه در گویان و لیموزین بر ارتش آلمان نازی یورش بردند و حرکت آنها را به سمت سواحل نرماندی با تاخیر مواجه ساختند.

(گویان در جنوب غربی فرانسه و لیموزین در شمال گویان واقع است)

پیشگویی‏ها در مورد آدولف هیتلر

« در نزدیکی راین و کوههای نریکام (Noricum) ،
رهبری بزرگ زاده خواهد شد.
او در برابر روسیه و مجارستان از خود دفاع می‏کند.
سرنوشت او در پرده‏ای از ابهام باقی خواهد ماند. »

راین = از رودهای معروف اروپا که از آلمان نیز می گذرد.
نریکا = نام منطقه‏ای قدیمی در باواریا

هیتلر در مرز باواریا و اطریش به دنیا آمد، بنابراین پیشگویی بسیار دقیق می‏باشد.

پيشگويي در معرفي حزب نازي

« نوعي جديد از فلاسفه و صاحبان انديشه، ظهور خواهند كرد.
آنها مرگ، طلا و مقام را خوار مي‎شمارند.
به زودي در مرزهاي آلمان به دنيا خواهند آمد.
پيروانش از پشتيباني و مساعدت آنها برخوردار خواهند شد. »

نوسترآداموس در اين رباعي، به حزب نازي با تمام شاخه‏ها و مجموعه‏هايش اشاره كرده است. مفاهيم نازيسم در اطريش و به طور بارز در وين، تبلور و جلوه يافتند و در اين در زماني بود كه هيتلر در اين شهر زندگي و تحصيل مي‎كرد. اولين هسته‏هاي حزب ناسيونال سوسياليسم موسوم به نازي در وين و ايالت باواريا به وجود آمدند. نوسترآداموس به اين موضوع دقيقن اشاره كرده است، چرا كه اطريش از جنوب در مجاورت آلمان و ايالت باواريا قرار دارد.

خوار شمردن طلا و مقام نيز از جمله روش‏هايي بود كه حزب نازي براي پيشبرد افكار و اصول حاكم بر انديشهء خود به كار مي‏برده است.

اشارهء تقريبي به نام هيتلر

« حيواناتي درنده و هار از شدت گرسنگي رودها را پشت سر مي‎نهند.
هيستر (Hister) به زودي بر مناطق وسيعي دست خواهد يافت.
پيشواي بزرگ در حصاري آهنين كشيده خواهد شد.

در اين زمان شهروندان آلماني، هيچ قانوني را مراعات نمي‏كنند. »

نبرد استالین گراد

برخي مورخين اعتقاد دارند كه واژهء هيستر از نام لاتين رود دانوب يعني Ister مشتق شده است.
رباعي مذكور به اشغال نطامي فرانسه توسط آلمان نازي در سال ۱۹۴۲ اشاره دارد. اين نبرد سريع و بسيار سنگين را بايد عمليات عبور از رودخانه‏ها ناميد.

در پايان رباعي، نوسترآداموس از پيشوايي بزرگ سخن مي‏گويد كه به نظر مي‏رسد منظور همان مارشال پتن (Petain) فرانسوي باشد كه در سال ۱۹۴۰، مجلس نمايندگان فرانسه، ادارهء قواي سه گانه را براي مدتي نامعلوم به او سپرد، اما فشارهاي آلمان باعث شد كه در سال ۱۹۴۲ از قدرت كناره‏‎گيري كند.



استالین


گوشه‏اي از حوادث دوران هيتلر

« قبل از مرگ سيمرغ (Phoenix) ، بسياري جان خواهند باخت.
او پس از ۶۷۰ ماه، آرامگاه خود را خواهد يافت.
او در اين فاصله، سالهاي ۱۹۱۵، ۱۹۲۱ و ۱۹۳۹ را پشت سر مي‏گذارد.
در سال ۱۹۱۵ اسير بيماري مي‎شود.
در سال ۱۹۲۱ شمشير و آتش به همراه دارد.
در سال ۱۹۳۹ هدف باراني از آتش واقع خواهد شد. »

اين قسمت از پيشگويي نوسترآداموس مربوط به شش بيتي‏هايي مي‏باشد كه ضميمهء رباعيات اوست. مجموعهء اين شش پاره‏ها به ۵۸ عدد مي‏رسد كه به علتي نامشخص، جدا از رباعيات وي به نظم كشيده شده‏اند. اما مهمترين نكته شش بيتي فوق، اشارهء صريح به اعدادي خاص است.

سيمرغ، پرنده‏اي افسانه‏اي و ناشناخته به شكل كركس است كه نشان رسمي آلمان نازي بود. مصري‏ها بر اين عقيده هستند كه سيمرغ، قرنهاي بسياري زندگي مي‏كنند، آنگاه خود را به آتش مي‏كشد تا جزئي از شاخسار درختان گردند. سپس ماده‏اي سيال از خود خارج مي‏سازد و آن را در معرض اشعهء خورشيد قرار مي‏دهد. مدتي بعد، سيمرغ به مشتي خاكستر تبديل مي‏گردد. بعد از طي اين مراحل، سيمرغ دوباره به شكل جواني بسيار قدرتمند به حيات دنيوي باز مي‏گردد.

اين پرندهء خيالي بي‏شباهت به هيتلر نمي‏باشد، زيرا بر اساس اطلاعات موجود، هيتلر در آخرين لحظات و قبل از سقوط كامل برلين به دست نيروهاي ارتش سرخ، دست به خودكشي زد و اطرافيانش، جنازهء او را به آتش كشيدند.
هيتلر در آوريل ۱۸۸۹ به دنيا آمد و در آوريل ۱۹۴۵ درگذشت. بنابراين عمر وي به رقم ۶۷۰ ماه پيشگويي شده بسيار نزديك است.

هيتلر به سال ۱۹۱۵ هنگامي كه در خدمت ارتش بود، دو بار مجروح گشت.
به سال ۱۹۲۱ دورات قدرت و شكوه حزب نازي فرا رسيد، زيرا در اولين گردهمآيي بزرگ اين حزب، تعداد اعضاي اصلي آن، شش هزار نفر بود.
به سال ۱۹۳۹ اوج اقتدار نظامي، صنعتي و اقتصادي حزب نازي و آلمان بود. در اين سال، ارتش مقتدر آلمان، با حمله به لهستان، آتش جنگ دهشتناك دوم را برافروخت.

پيشواي بزرگ رايش

« شخص اول رايش سوم، بدتر از نرون خواهد بود.
او در ريختن خون انسانها، بسيار بي‏‎پرواست.
او كوره‏هاي آدم سوزي را دوباره احياء كرده و دوران طلايي را متوقف خواهد كرد.
پيشواي بزرگ، باعث رسوايي‎‏هاي فراوان خواهد شد. »

در اين رباعي، صريحن به هلوكاست و جربان سوزاندن انسانها در جريان جنگ جهاني دوم اشاره شده است. كوره‏هاي آدم سوزي، از جمله ابزارهاي كشتار دسته جمعي حزب نازي بود.

كوره‏هاي آدم سوزي

« نرون جديد، سه كورهء انسان سوزي در اختيار دارد.
او جوانان را زنده زنده در ميان آتش مي‏افكند.
بسيار سعادتمندند كساني كه از اين سرنوشت به دور مانده‏اند.
سه تن از اطرافيانش به ترور او دست خواهند زد. »

هيتلر و سران حزب نازي به اين نتيجه رسيدند كه براي رهايي از بعضي گروههاي مزاحم و مخالف، مي‏بايست به شيوهء كشتارهاي دسته‏جمعي روي آورند. بدين منظور، در كنفرانسي كه به تاريخ ۲۰ ژانويه ۱۹۴۲ به رياست «هيدبرگ» آلماني در حوهء شهر برلين برگزار گرديد، براي حل بسياري از مشكلات اروپا و آلمان، از جمله يهوديان، سوزاندن آنان در كوره‏هاي گاز پيشنهاد شد. [size=13]سه كورهء معروف آدم سوزي هيتلر عبارت بودند از : آشويتز (Auschwitx) ، داخو (Dachau) و بركنو (Birkenau)

در اواخر جنگ جهاني دوم، گروههاي متعددي در داخل آلمان، به مخالفت با حزب نازي و شخص هيتلر پرداختند؛ از جمله سه تن از اطرفيان بانفوذ هيتلر در اقدامي ناموفق، دست به ترور او زدند. اين سه تن عبارتند بود از : كارل كوردلر ، ژنرال بك (Beck) و سرهنگ فون اشتافن‏برگ (Von Staunffenberg)


به تاريخ ۲۰ ژوئيه ۱۹۴۴، سرهنگ فون اشتافن‏برگ (از افسران عاليرتبهء آلمان نازي)، بمبي را در مقر هيتلر و هنگام برگزاري يكي از جلسات افسران ارشد با هيتلر در راستنبورگ (Rastenburg) كار گذاشت. بمب منفجر شد، ولي چند لحظه پيش از انفجار، هيتلر براي پاسخگويي به تلفن از اتاق خارج شده بود و اين شد كه هيتلر آسيبي نديد.



سرهنگ فون اشتافن‏برگ

______________________________________________________________________________
پیشگویی در مورد جنگ سرد

« خدایان، جوانب امور را برای مردم روشن خواهند کرد.
گویا آنها در اندیشهء جنگی بزرگ هستند.
بیشترین زیان به شرق وارد خواهد شد. »

نوسترآداموس، ادامهء یک وضعیت آماده به جنگ را میان قدرتهای شرق و غرب پیشگویی کرده است که در نهایت به زیان شرق یعنی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد و این کشور، به سال ۱۹۹۱ دچار فروپاشی شد.

پيشگويي‏‎هايي در مورد آسيا

« در تمامي مناطق آسيا، تبعيد و مصادرهء اموال ادامه دارد.
اين وضعيت در ميسيا (Mysia)، لوقيه (Lycia) و پامفيليا (Pamphylia) نيز حاكم است.
در آنجا، به اسم رهايي از يوغ اسارت، خون انسانها به زمين ريخته مي‎شود،
به ميدان‏داري پيشوايي مسلمان كه انباشته از مكر و خيانت است. »

ميسيا، لوقيه و پامفيليا امروزه شهرهايي در تركيه هستند. در مورد رباعيات فوق، تحليلي منطقي يافته نشده است.

جماعت هرمس

« اروپا، بسيار انتظار او را كشيد.
اما او هرگز به آنجا باز نخواهد گشت و به زودي در آسيا نمايان خواهد شد.
وي فردي است جدا شده از جماعت هرمس.
او به زودي بر تمام نيروهاي در آسيا چيره خواهد شد. »

هرمس از خدايان يونان باستان است كه نزد آنها با عناوين فرستادهء خدايان، الههء راهها و تجارت و خداي بلاغت، نيرنگ و راهزني خوانده مي‏شد. اما اين شخص كيست؟ چگونه بر كل آسيا چيره خواهد شد؟ اروپائيان منتظر چه كسي هستند؟ آيا منتظر مسيح هستند؟

پيشگويي‏هايي در مورد فلسطين و اسرائيل

« تازه واردين، مناطقي بدون حصار را بنا خواهند كرد.
آنها اماكني را كه سابقهء سكونت نداشته، به اشغال خويش درمي‏آورند.
آنها در نهايت لذت و شادي، كشتزارها، خانه‏ها، زمين‏ها و شهرها را خريداري كرده و تصرف مي‏كنند.
پس از آن، گرسنگي، طاعون و جنگي بسيار طولاني در آنجا حاكم خواهد شد. »

جنگ شش روزهء ژوئن ۱۹۶۷

« با قانوني جديد، سرزمين‎هاي تازه‏اي تصرف خواهند شد.
با هجوم سوريه، اردن و فلسطين،
نيروهاي اعراب رو به فنا خواهند رفت.
اين حملات، قبل از آغاز تابستان خواهد بود. »

اين رباعي اشاره به قانوني در خصوص امنيت اسرائيل دارد كه بر اساس آن، دولت اسرائيل اجازه يافت مقداري از سرزمين‎‏هاي اطراف را به منظور حفط كيان خود، متصرف شود.

در جنگ شش روزه‏اي كه به تاريخ ۵ ژوئن ۱۹۶۷ با حملهء اعراب به اسرائيل آغاز شد، نيروي هوايي مصر كاملن منهدم شد و كرانهء باختري رود اردن و بلندي‏هاي جولان، نوار غزه و صحراي سينا به تصرف ارتش اسرائيل درآمد.


در متن اصلي كتاب، به جاي نيروهاي اعراب، از واژهء امپراطوري بربرها استفاده شده است. آغاز تابستان نيز مقارن روز ۲۱ ژوئن هر سال اتفاق مي‏افتد كه اين امر، نشان دهندهء پيشگويي دقيق نوسترآداموس در اين زمينه مي‏باشد.

______________________________________________________________________________
پيشگويي‏هايي دربارهء ايران

« آشوب و جنگي كه بي وقفه در پارس ادامه دارد؛
بي پروايي بزرگ، مقام شاه را تنزل خواهد داد.
شخصيتي پيشگو كه در فرانسه است،
پايان سلطنت شاه را رقم خواهد زد. »

قدرت يابي روحانيون مذهبي

« از فرامين شاه، تمرد مي‎شود و او در حالت صعف و ناتواني است.
مشكلات او را در بر مي‏گيرد، اما او همچنان به ارتش نيرومندش مي‏بالد.
پدر از نيروهاي نظامي فرزندش سان مي‏بيند.
در اين ميان، رهبران مذهبي پارس، اقتدار گذشته را باز خواهند يافت. »


عبارت رهبران روحاني يا مذهبي پارس، در متن اصلي با واژهء Mage صبط گرديده است. اصل اين كلمه يوناني است و به معناي شخصي از طبقهء ويژهء رجال مذهبي كه در ايران باستان زندگي مي‏كردند، مي‏باشد.



جنگ عليه ايران

« اميري از ميان عرب؛ مريخ، خورشيد و زهره در برج اسد به هم مي‏رسند.
آئين كليسا از وراي درياها به ذلت و ضعف خواهد گرائيد.
حدود يك ميليون سرباز بربر، به طرف ايران هجوم مي‏آورند.
بيزانس و مصر مانند مارهاي سمي حمله مي‏كنند. »


تلاقي مريخ، خورشيد و زهره در برج اسد، آخرين بار در ۲۱ آگوست ۱۹۸۶ رخ داد كه نشان دهندهء زمان اوج جنگ ايران و عراق مي‏باشد. واژهء بربر نیز عمومن به اعراب اطلاق می شود.

_____________________________________________________________________________
پيشگويي‏هايي در مورد عراق و صدام

« تبهكاري نفرت انگيز و گمنامي بي‏نشان به زودي وارد عرصهء سياست مي‏شود.
با استبداد، سركشي و قتل در عراق حكم مي‏راند.
آنها همگي دوستان جمهوري سراسر فساد و تباهي هستند.
زمين از سيماي زشت و منفورش مي‏هراسد. »

پيشگويي در مورد ظهور حزب بعث

« جمعيتي انبوه كه تحت فرمان گروهي از صليبيان مي‏باشند،
به زودي در عراق (Mespotamia = بين‏النهرين) ظهور خواهند كرد.
به زودي دوستان كوچكتري كه در كنار رودخانه‏اي نزديك به آنها زندگي مي‏كنند،
قانون و نظام حاكم در ميانشان را به رفتاري خصمانه تبديل خواهند كرد. »

اشاره به گروهی از صلیبیان و ظهور آنها در عراق در واقع به بنیان گذار حزب منفور بعث یعنی میشل عفلق و صلاح الدین بیطار اشاره دارد که اندیشهء منحرف خود را ابتدا در سوریه و سپس در عراق پیاده کردند.

پیشگویی جنگ سال ۱۹۹۱ خلیج فارس

« پادشاه اروپا، مانند کرکس هجوم می آورد؛
به زودی سپاهی بزرگ از نژاد سرخ و سفید را رهبری خواهد کرد.
آنها به زودی رهسپار جنگ با پادشاه بابل (Babylon) خواهند شد. »

مرگ صدام

« صدام پس از جنگ به زودی خواهد مرد.
ویرانی بسیار دهشتناکی از راه خواهد رسید و انسان و حیوان را در بر خواهد گرفت.
ناگهان داعیهء خونخواهی پدیدار گشته و انتقام جایگزین می شود.
صد دست در هم گره می خورد، تشنگی و گرسنگی بیداد می کند و همزمان با آن،
ستارهء دنباله دار از پهنهء آسمان می گذرد. »

نوسترآداموس در اصل پیشگویی، به جای صدام از واژهء ناآشنای Mabus استفاده کرده است. اما هنگامی که حروف این کلمهء بی معنی را برعکس نمائیم، به واژهء Subam خواهیم رسید و با تغییر حرف b به d (در واقع برعکس کردن) به واژهء صدام خواهیم رسید.

این نوع نام گذاری، از جمله روشهای معماگونه و مرموز نوسترآداموس در بیان اسامی خاص می باشد. وی صلاح می دید محتوای بسیاری از نوشته هایش مخفی بماند تا در زمان خود و برای اهل همان مقطع تاریخی، روشن و آشکار گردد.

پیشگویی صریح در مورد اعدام صدام

« طاغوت ستمگر، در بندری اسلامی به مرگ محکوم می‏شود.
با این وصف، آزادی به زودی باز نخواهد گشت.
به دلیل کینه توزی ها و خون خواهی ها، جنگ و کشتار تازه ای آغاز خواهد شد.
جمهوری فرانسه، از کثرت نیروها، وحشت زده خواهد شد. »

واژهء اسلامی در کتاب اصلی نوسترآداموس ذکر نشده و به جای آن از کلمهء Sellin استفاده شده است که در زبان یونانی به معنای «هلال» می باشد. نوسترآداموس در اغلب نوشته های خود از اسلام و مسلمانان با این واژه یاد کرده است.


در مورد وحشت زده شدن فرانسه، شاید اشاره به جنگ سال ۲۰۰۳ باشد که منجر به سقوط رژیم صدام شد و فرانسه از شرکت در آن، خود را کنار کشید.


پیشگویی هایی در مورد آینده

پیشگویی ظهور دجال

« مسیح دجال بی درنگ سه تن را به نابودی خواهد کشاند.
جنگ او ۲۷ سال طول خواهد کشید.
هر کس را که علیه عقیدهء او بشورد، می کشد یا زندانی و تبعید می سازد.
پیکرهای خونین، آبها را رنگین می کنند و در زمین، بر اثر ضربات متعدد، حفره هایی ایجاد می‏شود. »

دجال یا مسیح دجال (AntiChrist)، کسی است که علیه مسیح (عقاید مسیح) قیام می‏کند. همان طور که در «انجیل یوحنا» و «انجیل متی» آمده است، دجال به فردی اطلاق می‏شود که به انکار حضرت مسیح می پردازد. این شخص، طبق پیشگویی، پس از سال ۱۹۹۹ ظهور خواهد کرد.
در اولین چاپهای کتاب نوسترآداموس، عبارت مسیح دجال، به صورت جانور درنده (Beast) و وحشی آمده است.
اما حفره های متعدد ایجاد شده و همچنین پیکرهای خونین، باید ناشی از پرتاب توپ، بمب و موشک ایجاد شده باشند. اما دجال کیست؟ هیچکس توضیح روشنی در این مورد ندارد ولی احتمالن باید به زودی منتظر ظهور یک فرد ستمگر باشیم.

« نیروی نظامی آمریکا، زمامدار لندن را یاری خواهد بخشید؛
آن هنگام که سرما، ناحیهء اسکاتلند را به سنگ خارا تبدیل می‏کند.
مسیحی دروغین نزد رهبر سرخ ها حاضر خواهد گشت.
او بسیار هراس انگیز است و به زودی همه را با مشکلات بسیار روبه‏رو خواهد ساخت. »

این پیشگویی نیز شگفت انگیز است. نوسترآداموس در این رباعی از نقش آمریکا در تحولات آینده جهان پرده بر می دارد. اما زمان نوسترآداموس، آمریکایی به شکل امروز وجود نداشت و بسیاری از مردم حتا با نام آن نیز آشنا نبودند. اولین شهرک در آمریکا به سال ۱۶۰۶ میلادی و به واسطهء اعطای امتیاز به یکی از شرکتهای تجاری انگلیس از طرف «جیمز اول»، پادشاه بریتانیا، در ایالت ویرجینا ساخته شد.
رهبر سرخ ها می تواند یک رهبر طرفدار حزب کمونیست شوروی باشد که با توجه به فروپاشی شوروی، باید منتظر روی کار آمدن مجدد کمونیستها به ریاست فردی باشیم که نوسترآداموس در نوشته هایش به وی نام مسیح دجال یا دجال داده است.
در این پیشگویی، تصویری از تحولات قرن ۲۱ ام پیش روی ما قرار می گیرد که عمدهء نقش آفرینان آن، حکومت سرخ ها (روسیه یا شوروی احیاء شده)، ایالات متحده آمریکا و انگلیس می باشند. این اتفاق، همزمان با موجی از سرما در اسکاتلند رخ خواهد داد.

در رباعی دیگر، نوسترآداموس، احتمالن از یک دجال دیگر سخن به میان می آورد؛ هرچند که شاید همان دجال قبلی باشد:

« دجال ناقص، بی درنگ به اوج قدرت می رسد.
او عامل بدبختی و سیه روزی اهالی لورین (Lorraine) خواهد شد.
سرخ ها در دورانی که منتظر رهبر جدید هستند، دچار ناتوانی می شوند.
بار دیگر، بربرها (Barbaris) ظهور می کنند؛ کسانی که ترس از آنها لازم است. »

لورین، نام ناحیه ای در شمال شرقی فرانسه است و در مجاورت آلمان است. منظور از سرخ ها، همان کمونیستهای روسیه می باشند. واژهء بربرها در نوشته های نوسترآداموس، به مسلمانان و اعراب اطلاق می‏شود. البته منظور وی تمام مسلمانان نیست، بلکه احتمالن مسلمانانی است که در ناحیهء شمال آفریقا زندگی می کنند. اما رهبر جدید سرخ ها، می توانند رئیس جمهور جدید روسیه باشد یا فردی باشد که پس از احیاء مجدد شوروی، قرار است به قدرت برسد.

اشاره به مشکلات اقتصادی جهان در قرن ۲۱ ام

« آنچه جایگزین طلا و نقره می‏شود، قربانیان تورم هستند.
پس از سرقت رفاه و آسایش، این قربانیان در آتش انداخته می شوند.
در حالی که وضعیت در اثر بدیهی های ملی آشفته و نا به سامان است،
آسیاب اقتصاد، مغز و محتوا را از کاغذهای رایج (پول) و اوراق بهادار می ستاند. »

جالب ترین پیشگویی در این رباعی، اشاره به اسکناس و رواج آن است که در واقع جایگزین سکه های طلا و نقره شده است، در حالی در عصر نوسترآداموس، اسکناس وجود نداشت و رایج نبود. بخش دیگر پیشگویی، اشاره به تورم و کاهش ارزش پول کشورها هستیم.


« شرق و غرب،
هر دو بر اثر ورشکستگی،
به سقوط،
کشیده خواهند شد. »

« پادشاهان و زمامداران، نسخه هایی تقلبی را به بازا عرضه خواهند کرد.
طالع بینان، پیشگویی های غیرواقعی خواهند کرد.
به زودی، رفاه و آسایش قربانی شده و از پی آن، سختی و فشار حاکم خواهد شد.
به زودی، تفسیر واقعی پیشگویی ها صورت خواهد گرفت. »

به نظر می رسد منظور از نسخه هایی تقلبی، چاپ اسکناس های بدون پشتوانه باشد. منظور از پیشگویی های غیرواقعی نیز، برداشت نادرست کارشناسان اقتصادی از آینده می باشد.

« در آن هنگام بعد از کسوف دو فلز درخشان که میان آوریل و مارس،
اتفاق خواهد افتاد.
افسوس! چه ناکامی و چه شکستی!
اما دو چیز نیک سرشت از خشکی و دریا برای کمک خواهند آمد. »

دو فلز درخشان می توانند طلا و نقره باشند و منظور از کسوف نیز می تواند تورم یا ورشکستگی اقتصادی باشد. اما تفسیری در مورد دو چیز نیک سرشت وجود ندارد.


« اقتصاد بسیار نا به سامان است و تیره روزی دامنه داری حکمفرما خواهد شد.
این وضعیت، غرب و میلان را فرا خواهد گرفت.
آتش در کشتی زبانه می کشد و طاعون و اسارت، بیداد می‏کند.
تجارت و راهزنی در موناکو، آرامش را بر هم خواهد زد. »

با توجه به عصر زندگی نوسترآداموس، غرب و میلان به منزلهء اقتصاد اروپا شناخته می شوند. این رباعی به منزلهء بر هم خوردن آرامش اقتصادی و امنیتی اروپاست.

پیشگویی وضعیت سیاسی و امنیتی

« با دستی به صلح و با دست دیگر به جنگ می پردازند.
اگر این دو موضوع کاملن پیگری شوند، هیچگاه به این درجه از شدت نخواهند رسید.
مردان و زنان خواهند گریست و خون بی‏گناهان بر زمین نقش خواهد بست.
این وضع در سراسر فرانسه حاکم خواهد بود. »

این رباعی به وقوع جنگ و ناآرامی در اروپا و فرانسه اشاره دارد. از آنجا که فرانسه زادگاه نوسترآداموس می‏باشد، این کشور در نوشته‏هایی این شخص، از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.

ادامهء جنگ و ناآرامی شدید در اروپا

« به پیمان صلح، پایبند نخواهند ماند.
برخی رهبران کشورها، برخی دیگر را به فریبکاری متهم خواهند کرد.
تبلیغات صلح در خشکی و دریا بالا خواهد گرفت.
سپاهیان برای رسیدن به مرزهای بارسلون تلاش خواهند کرد. »

استیلای ۷ کشور صنعتی بزرگ بر آسیا

« به زودی شاهد استقرار برج میزان در غرب خواهیم بود.
این سرزمین (غرب)، در آسمان و زمین حکمرانی خواهد داشت.
ولی مادام که هفت نیرو، همچنان قدرت را در آسیا در اختیار دارند،
نیروهای آسیایی به این زودی تار و مار نخواهند شد. »

منظور از استقرار برج میزان در غرب، تحقق عدالت و رفاه در غرب است. سپس به استیلای غرب اشاره شده است. همچنین به نظر می‏رسد منظور از هفت نیرو، همان ۷ کشور بزرگ صنعتی باشند که پس از وقوع حوادثی، اتحاد خود را در آینده از دست خواهند داد؛ ولی تا آن زمان، این ۷ کشور بزرگ، مانع از خسارت و جنگ خواهند شد. (ایالات متحده آمریکا، چین، روسیه، ژاپن، آلمان، فرانسه و بریتانیا)
برخی نیز اعتقاد دارند که منظور از هفت قدرت، ۷ کشور عضو پیمان ورشو سابق و منظور از آسیا، کشورهای بلوک شرق سابق هستند که تا زمانی که این پیمان برقرار بود، اردوگاه شرق، قدرت و عزت خود را حفظ کرده بود.

فروپاشی ۷ قدرت بزرگ

« خبرهایی تازه می‏رسد.
بارانی سنگین و غیرقابل پیش‏بینی ناگهان حائلی میان سپاه ایجاد می‏کند.
سنگهای گداخته از آسمان فرو می‏ریزند و دریایی را تشکیل می‏دهند.
ناگهان مرگ هفت نیرو در خشکی و دریا فرا می‏رسد. »

باران می‏تواند نماد ارادهء مردمی باشد که در نهایت باعث فروپاشی اردوگاه شرق شد. (البته شاید)
اما سنگهای گداخته می‏توانند نمادی از جنگ افزارهایی نظیر گلوله‏های توپ یا موشک باشند. با این تفسیر، از آنجا که تغییر قدرت به جز در یوگوسلاوی، با خشونت همراه نبود، بنابراین به نظر نمی‏رسد منظور این پیشگویی نابودی اردوگاه شرق باشد، بلکه منظور همان از بین رفتن اتحاد ۷ کشور بزرگ صنعتی می‏تواند باشد.

ظهور پادشاه وحشت

« در آن روز، تنها یکی از دو فرمانده بزرگ باقی خواهد ماند.
به زودی توان آن به چشم خواهد آمد و روز به روز بیشتر خواهد شد.
سرزمین جدید، در اوج قدرت خواهد بود.
آمار و اطلاعاتی به آن مرد خون آشام خواهد رسید. »

در این رباعی به وضوح رقابت دو قدرت شوروی و ایالات متحده آمریکا پیشگویی شده است که در نهایت همه می‏دانیم شوروی نابود شد و آمریکا قدرت بلامنازع در تحولات بین‏المللی گشت. اما هیچکس نمی‏داند «مرد خون آشام» کیست؟ نوسترآداموس در رباعیات بعدی خود، از این مرد با عنوان «پادشاه وحشت» یاد کرده است. به نظر می‏رسد شخصی با قدرت و خشونت زیاد در غرب به قدرت خواهد رسید.

پیش بینی فروپاشی و تحلیل قدرت غرب

« قدرت آنها دوبار افزایش و دو بار کاهش می‏یابد.
غرب نیز مانند شرق دچار ناتوانی خواهد شد.
دشمنش پس از چند جنگ، در دریا مورد پیگرد قرار می‏گیرد.
(غرب) به زودی در اثر فقر و تنگدستی، به سقوط کشیده می‏شود. »

همه می‏دانیم که قدرت ایالات متحده یک بار در دههء ۱۹۳۰ میلادی بسیار کاهش یافت و اقتصاد آمریکا دچار چالش جدی شد، اما پیش‏بینی نوسترآداموس اشاره به دو مرحله سقوط دارد که دومی برای غرب هنوز فرا نرسیده است.
اما در مورد شرق، نوسترآداموس از قدرت گیری مجدد سرخ‏ها (؟) سخن به میان آورده است.

فروپاشی غرب

« در سرزمینی که آب و هوای آن بر خلاف بابل است،
خون ریزی های فراوانی به وقوع خواهد پیوست.
به زودی در دریا، هوا و زمین، کمیت ها و اندازه‎هایی ظاهرن ناعادلانه آشکار خواهند شد.
حکومتهای این منطقه، فرقه گرا خواهند بود و گرسنگی و طاعون همه چیز را از میان خواهد برد. »


منظور از بابل همان عراق است و اشاره به آب و هوایی بر خلاف بابل، منظور موقعیت سیاسی و جغرافیایی مخالف است که می تواند (شاید) ایالات متحده آمریکا باشد. اشاره به حکومتهای مختلف، می تواند ایالات مختلف کشور آمریکا باشد که امکان دارد به علت مشکلات اقتصادی، اعلام استقلال نمایند. فرقه گرایی نیز می تواند (شاید) همان اعلام استقلال باشد.

بازهم اشاره به تحولات آینده

« ماجرایی بس شگفت،
پیش از آن که امپراتوری تغییر یابد، روی خواهد نمود،
دشت از جای خود رانش کرده،
و سنگ های آذرین، ستون واره، خود را به آن خواهند رسانید،
اما تمامی آن ها، در پیچ صخره، دگرگون خواهند شد. »

این اشاره می‏تواند به وقوع یک آتشفشان خفته (همانند دماوند باشد). البته شاید هم این پیشگویی برای نقطه‏ای دیگر از جهان باشد. هرچه هست تاكنون تفسير روشني براي اين رباعي يافت نشده است؛ اما تغيير يك امپراطوري (يا قدرت) بزرگ پيش‏بيني شده است.

« از محاصره‏ای شبانه، به شهر تجاوز می‏شود، و گروهی راه فرار را در پیش می‏گیرند،
نبرد، نه خیلی دور از شهر در می‏گیرد،
مادری، از شادی بازگشت پسرش، از خود بی خود می‏شود،
زهر، در جوف نامه‏هایی پنهانی، پنهان است. »

ظهور فردی ترسناک

« هنگامی که ساکنین قطب شمال با هم متحد گردند،
وحشت و ترس بزرگ در شرق به وجود خواهد آمد.
فرد جدید که پشتوانه اش وحشت فراوان است، به زودی برگزیده خواهد شد.
رودس (Rhodes) و بیزانس به زودی از خون بربرها رنگین خواهند شد. »

ساکنین قطب شمال می توانند بریتانیا، کانادا، ایالات متحده آمریکا و روسیه باشند. یک دشمن مشترک که از آن با وحشت فراوان یاد شده است، این قدرتها را باهم متحد خواهد ساخت. اما این فرد جدید که وحشت فراوان دارد کیست؟
شرق کدام محور است؟ اروپای شرقی و روسیه است یا كشوري در آسیا؟ شايد چين؟
در اين پيشگويي با توجه به نام بردن از بربرها، در مي‏يابيم كه جنگي بزرگ در پيش است كه يك طرف آن مسلمانان و اعراب و شايد برخي از كشورهاي غيرمسلمان آسيايي و طرف ديگر ائتلاف كشورهاي قطب شمال است.
رودس یکی از بزرگترین جزائر دریای اژه است و در ده مایلی ترکیه قرار دارد. بربرها نیز در نوشتارهای نوسترآداموس به اعراب مسلمان اطلاق می‏شود. به نظر می‏رسد نبردی سنگین در منطقهء ترکیه دربگیرد که تلفات سنگینی بر اعراب تحمیل کند.
بیزانس نیز همان استانبول کنونی می باشد که در قدیم، قسطنطنیه نام داشت.

یک رباعی دیگر نیز موجود است که بازهم نام بیزانس در آن ذکر شده است:

« ترومپت ناهمخوان، آن شوری را که سبب شد،
تا بیزانس قانون‏های خود را دگرگون سازد، پنهان نگاه می‏دارد.
از سرزمین مصر، مردی به پیش خواهد راند، که بر آن سر است،
تا تمامی قوانین را واژگون ساخته، و معیارها را، و پولها را، به گونه‏ای دیگر درآورد. »

در اين رباعي نيز به صراحت از ظهور فردي در مصر سخن رانده شده است كه قرار است تغييرات مهمي را به وجود آورد.

پيشگويي اتحاد دو قدرت بزرگ و سقوط دولت مصر

« دو کشوری که میانشان نزاع درگرفته است، به زودی متحد می‏گردند.
دولت بزرگ آفریقا متزلزل خواهد شد.
حکومت این دو کشور به پراکندگی خواهد رسید. »

دو كشوري كه ميانشان نزاع درگرفته است شايد شوروي (روسيه) و ايالات متحدهء آمريكا باشند و شايد دو كشور ديگر كه در آينده درگير جنگ با يكديگر خواهند شد. شايد منظور از دولت بزرگ آفريقا، مصر باشد، بنابراین باید منتظر وقوع تغییرات سیاسی عمیق در مصر باشیم.
اما منظور از پراكندگي، فروپاشي است؛ همان طور كه پيشتر براي شوروي اتفاق افتاد. اگر منظور از دو كشور ذكر شده، آمريكا و شوروي باشند، با اين پيشگويي بايد منتظر فروپاشي ايالات متحدهء آمريكا نيز باشيم. البته با توجه به قدرت عظيم اقتصادي و نظامي ايالات متحده، اين امر كمي دور از ذهن به نظر مي‏‎رسد.

پايان اتحاد دو قدرت بزرگ

« اين دو كشور مدت زيادي بر پيمان خود باقي نمي‎مانند.
آنها بعد از ۱۳ سال تسليم بربرها خواهند شد.
به زودي خسارات سنگيني بر دو طرف وارد خواهد آمد،
تا آنجا كه هركس براي فرار، آرزوي يافتن يك كشتي را مي‏كند. »

نوسترآداموس به روشني پيش‏بيني مي‏كند كه پيمان ميان دو قدرت بزرگ (شايد آمريكا و روسيه) بعد از گذشت ۱۳ سال نقض خواهد شد. پس لز اين است كه خسارات بسيار سنگيني از طرف بربرها (اعراب مسلمان) به اين دو قدرت وارد خواهد آمد.

باز هم جنگ

« اندکی پیش از غروب خورشید، زد و خورد آغاز می‏شود.
شمار بسیاری از مردم، به چشم تردید به آن می‎نگرند،
از بندرهای دریایی، هیچ پاسخی نمی‏آید.
پل و گور، هر دو در کشوری بیگانه قرار دارند. »

جنگ بزرگ

« به علت اختلافات داخلي و سهل‏انگاري در فرانسه،
راه در برابر محمديون گشوده خواهد شد.
رود سن (Seine) و زمين‏هاي حاشيهء آن در درياي خون فرو خواهند رفت.
بندر مارسي پوشيده از كشتي‏ها و بادبانهاي برافراشته خواهد شد. »

« به خاطر ناسازگاری‏ها و تنش‏ها،
و به سبب فروگذاشت‏های فرانسویان به محمدی‏ها،
شادمانی شورانگیزی پدیدار می‏شود، زمین سینا و دریای سینا، در سرخای خون فرو می‏روند،
و کشتی‏ها و قایق‏های بیشمار، بندر مارسی را خواهند پوشانید. »

باز هم اين پيشگويي در مورد خسارات فرانسه (شايد كل اروپا) مي‏‎باشد. آنچه كه در اين رباعي به وضوح ديده مي‏‎شود، پيش‏بيني وقوع جنگي بزرگ در آينده است.
در اين پيشگويي نوسترآداموس به هجوم مسلمانان به فرانسه اشاره شده است. يورشي كه با قتل و كشتار شديد همراه خواهد بود. مارسي شهر بندري فرانسه است كه همواره مملو از كشتي‏هاي لنگر انداخته است. بادبانهاي برافراشته مي‏تواند تعبيري از ناوهاي جنگي آماده رزم يا هواپيماهاي جنگي باشد.

جنگ بزرگ مسلمانان در دریایی آدریاتیک

« ناوگان در نزديكي درياي آدرياتيك متلاشي خواهد شد.
زمين مي‏لرزد، به سوي آسمان پرتاب مي‏‎شود و مجددن در جاي اوليهء‌ خود قرار مي‏گيرد.
مصر به لرزه در مي‏آيد و از محمديون حمايت مي‏كند.
از پيشواي كل خواسته مي‏شود كه تسليم گردد. »

درياي آدرياتيك قسمتي از درياي مديترانه است. محمديون بايد واژه‏اي باشد كه نوسترآداموس به مسلمانان اطلاق كرده است. اين رباعي پيشگويي نبردي سنگين در آينده است كه يك طرف آن مسلمان قرار دارند. به نظر می‏رسد مردم مصر از یک جریان خاص در آینده که منجر به درگیری نظامی شدید خواهد شد، حمایت خواهند کرد.

شیر بزرگ

« با تکیه بر قدرت پادشاهی، شیر بزرگ در نزدیکی دشتی گسترده،
و پلی بزرگ، سبب ساز سقوط شهر اوستر می شود.
تمامی دروازه‏ها، در زمان وحشت،
پیوسته به روی آن مرد گشوده خواهند بود. »

شير بزرگ مي‏تواند نمادي از پرچم يا نشان يك ارتش يك كشور باشد؛ ولي به طور كلي تفسير منطقي يافت نشد.

باز هم پيشگويي بروز مشكلات حاد

« از یک دگرگونی ناگهانی، زیست بوم‏های تور، اورلئان و بولوا،
همراه با، آنگر، راین و نانت، به سختی گرفتار می‏شوند،
مردمی که به زبان ناآشنا سخن می گویند، در این مکان‏ها خیمه خواه

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 59
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 22
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 247
  • بازدید ماه : 1,210
  • بازدید سال : 8,825
  • بازدید کلی : 59,508
  • کدهای اختصاصی

    ساعت فلش

    خبرنگار
    ویدیو آپارات